نویسندگان:
حمید نگارش1 ، عاطفه ذبیحی2 .1دانشیار گروه کلام اسلامی، پژوهشگاه امام صادق(ع)، قم، ایران/ ریاست پژوهشگاه امام صادق(ع)، قم، ایران. (نویسنده مسئول)
2دانشگاه شهید بهشتی
چکیده فارسی: هدف: اختلال شخصیت مرزی تنها اختلالات روانی شدید و مقاوم به درمانی است که در پدیدآیی آن، محیط و روابط اولیه با مادر نقش به سزاتری نسبت به عوامل زیستی دارد در تحول این اختلال نوعی نقصان در شناخت اجتماعی در بستر یک رابطه ناامن دلبستگی از مادر به فرزند منتقل می گردد از آنجایی که یکی از اجزای اصلی و ابتدایی شناخت اجتماعی ظرفیت نظریه ذهن می باشد، لذا بررسی سازوکار این انتقال در تبیین تحول اختلال شخصیت مرزی ضروریست روش: در این پژوهش ۶۲ آزمودنی شامل ۱۰ فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و مادرانشان در قیاس با ۲۱ فرد بدون اختلال و مادرانشان در متغیرهای نظریه ذهن ToM به وسیله آزمون خواندن ذهن در چشم RMET و ابعاد دلبستگی به وسیله مقیاس مریوط به روابط نزدیک ECR قرار گرفتند یافته ها: با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و کوواریانس ، مشاهده شد، در گروه کنترل رابطه معنادار و معکوسی بین نظریه ذهن دختران و بعد دلبستگی اجتنابی مادران وجود دارد و در مقابل در گروه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی رابطه معنادار و معکوسی بین نظریه ذهن دختران و بعد دلبستگی اضطرابی مادران وجود دارد؛ همچنین در این گروه رابطه معکوس معناداری بین نظریه ذهن مادران و بعد دلبستگی اضطرابی مادران مشاهده شد نتیجه گیری: بررسی کوواریانس هم نشان داد، بعد دلبستگی اجتنابی مادران به طور معناداری بر نظریه ذهن دختران اثرگذار است این پژوهش بیانگر ارتباط بین ابعاد دلبستگی مادران و ظرفیت نظریه ذهن در فرزندانشان می باشد