نویسندگان:
علی قربانپور1 ، فرزاد جمشیدی خانیمنی2 ، پریسا شکری3 ، محمدمهدی حسن شاهی4 .1علوم سیاسی،دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
2دانشجوی کارشناسی ارشد گروه روان شناسی ،واحد ارسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان،ایران
3دانشجوی کارشناسی ارشد گروه روان شناسی ،واحد ارسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان،ایران
4استادیار گروه روان شناسی، واحد ارسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان، ایران
چکیده فارسی: نیاز از بدیهی ترین ملزومات زندگی انسان هاست که چگونگی و میزان ارضای آن، آثار بی بدیلی بر ابعاد مختلف کیفیتزندگی و بالاخص توانایی انسان در مواجهه با مشکلات و حل مسائل خواهد گذاشت جامعه آماری پژوهش حاضرعبارت بود از کلیه مددجویان مراجعه کنندگان اداره بهزیستی شهرستان شیراز که در محدوده زمانی شهریور تامهرماه سال ۱۴۰۱ به بهزیستی شیراز مراجعه نموده بودند نمونه مورد بررسی عبارت بود از ۳۰ نفر از افراد فوق کهبا روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با ۳۰ نفر از شهروندان عادی به لحاظ مولفه های ارضای نیازهای بنیادینروان شناختی، کیفیت زندگی و مهارت های حل مسئله مقایسه شدند ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش،پرسش نامه ارضای نیازهای بنیادین دسی و رایان، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسش نامهمهارت های حل مسئله کسیدی و یانگ بود یافته های به دست آمده نشان داد که افراد نیازمند حمایت اجتماعی، سطوحارضای نیازهای بنیادین روان شناختی پایین تری نسبت به افراد عادی دارند و از سطح کیفیت زندگی در سه بعدسلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت محیطی کمتری برخوردار بودند، همچنین این افراد در مواجهه با مسائل ومشکلات زندگی، درماندگی بیشتری از خود نشان می دهند و توان کمتری در کنترل وضعیت درونی خود و بیرونیمحیطی داشته و در به کارگیری خلاقیت و ابتکار در حل مسائل عملکرد ضعیف تری از خود نشان می دهند