نویسندگان:
نورمحمد رضائی1 ، صدیقه جانی ا یرندگان2 ، هاجره جانی ایرندگان3 ، آرزو جانی ایرندگان4 .1استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران(Rezaee165@gmail.com)
چکیده فارسی: در دهه های اخیر، برای استفاده از راهبردها و روش های تدریس، الگوهای تدریس تکامل یافته است تا به شاگردان کمک کند به عنوان افراد رشد یافته، بر توانایی تفکر روشن و اندیشمندانه خود بیفزایند و مهارت ها و تعهدات اجتماعی خود را توسعه دهند می توان گفت که آموزش وپرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که وظیفه تعلیم و تربیت و ساختن انسان فرهیخته و موثر را در جامعه به عهده دارد برای پرورش افراد مطلوب، به یک نظام آموزشی کارآمد نیاز است که اجزاء و عناصر آن، اعم از مواد درسی، دانش آموز، معلم، وسایل آموزشی، فضا و غیره با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند تا اهداف مورد انتظار تحقق یابد از طرف دیگر، تدریس و آموزش از نظر ماهیت، یک نظام ارتباطی متقابل هستند و مدرسه به عنوان یک گروه پویا، درصدد آماده کردن افراد برای ورود به جامعه در سطح بسیار گسترده تر است مفهوم اثربخشی تدریس؛ یعنی اینکه تعیین کنیم آموزش های انجام شده تا چه حد به ایجاد مهارت های مورد نیاز سازمان به صورت عملی و کاربردی منجر شده است ارزیابی از اثربخشی آموزش به معنای تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی تعیین نتایج قابل مشاهده از دانش آموزان در اثر آموزش های داده شده؛ تعیین میزان انطباق رفتار دانش آموزان با انتظارات آموزش و پرورش و همچنین تعیین میزان توانایی های ایجادشده در اثر تدریس برای دستیابی به اهداف مورد نظر است به همین جهت در این مقاله سعی شده است بر علل و ریشه های تداوم شیوه تدریس سنتی و غیرفعال از سوی دبیران پرداخته شود