چکیده فارسی: حالتی از اختلاف بین نمایش عمومی احساسات و تجربیات درونی احساسات، که اغلب فرآیند تنظیم هیجان را دنبال می کند سبب ناهماهنگی عاطفی با خستگی عاطفی بالا، تعهد سازمانی کم و رضایت شغلی پایین می شود همچنین با در نظر گرفتن دیدگاه تعامل اجتماعی، تنظیم احساسات کارمندان ممکن است پاسخ هایی را از دیگران در طول برخوردهای بین فردی ایجاد کند که متعاقبا بر رضایت شغلی آنها تاثیر می گذارد در این راستا اکثر معیارهای رضایت شغلی خود گزارشی و بر اساس مقیاس های چند آیتمی می باشند چندین معیار در طول سالیان متمادی توسعه یافته اند، اگرچه از نظر نحوه مفهوم سازی دقیق و متمایز با توجه به رضایت شغلی عاطفی یا شناختی متفاوت هستند اما در این راستا کارآمد تا حدی بوده، اما با رشد کامپیوترها، روش های کاربردی جدیدی ابداع شده که در این تحقیق استفاده شده و میزان کارایی آن تحلیل شده است عملکرد مناسب این روش ها سبب افزایش تعهد کارمندان خواهد شد