نویسندگان:
فاطمه رضایت1 ، پریسا نسیمی2 ، راضیه بانشی3 ، محسن زاهد4 .1دانشجوی دکتری نهج البلاغه، دانشگاه قرآن و حدیث قم.
2کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
3کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم و تحقیقات شیراز
4کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
چکیده فارسی: یکی از مهمترین موضوعات فکری بشر، بحث چیستی هویت و چگونگی شکل گیری آن می باشد هویت هر پدیده ایبیانگر هیئت و ماهیت وجودی ذات آن پدیده است هویت در یک معنا به ویژگی یکتایی و فردیت هر فرد و در معنای دیگربه ویژگی همسانی که در آن اشخاص می توانند به یکدیگر پیوسته باشند، دلالت دارد انسان موجودی دارای استعدادهایبسیار و قابلیت های بیشمار است و اولین گام در جهت تحقق هر کمال و سعادتی شناخت استعدادهای درونی و رسیدن بهخودآگاهی است؛ لذا شناخت هویت خود و در گام بعد آنکه چگونه بتوانیم هویتی والا برای خود بسازیم بسیار حائز اهمیتمباشد ما کودکی خود را با داستان ها و قصه های کودکی به یاد می آوریم و داستان ها ها بدون آنکه آگاه باشیم، نطفه و نهادشخصیت آینده و سرنوشت ما را پی ریزی می کنند صورت و ظاهر این قصه ها و داستان ها شاید به مرور زمان فراموششوند اما جوهر نمادین آنها همواره در کانون هستی ما حضوری فعال و قدرتمند دارد و می تواند سرچشمه هویت یابی درسالهای آتی زندگی باشد یکی از بارزترین ویژگی های نگاه خردسالان و نوجوانان، عینیت بخشیدن به رخدادهای داستان واجتناب نویسنده از دخالت مستقیم و جانبدارانه و داوری های ارزشی در داستان است که ممکن است به تاثیر داستان برخواننده خدشه وارد کند بنابراین باید به داستانهای ادبی به منزله یک ابزار آموزشی نگاه کرد و داستان خوانی را جزء برنامههای اصلی کودکان در مدارس قرار داد تا کودکان بتوانند از طریق گفت و گو در مورد آنها، آموزه های اخلاقی همچونجوانمردی، آزادگی، امانت داری، پاکدامنی، نیکی و بسیاری دیگر از فضیلت های اخلاقی را آموزش داد