نویسندگان:
شبنم سالار1 ، احمدرضا تقوایی2 ، مصطفی آسوده3 ، رضا درویش دولت آباد4 ، علیرضا تقوایی5 .1نویسنده مسئول: دانشآموخته دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه شهید چمران اهواز
2دانشجو کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان
3دانشجو علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان
4دانشجو علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان
چکیده فارسی: خانه و مدرسه به عنوان دو نهاد اصلی تعلیم و تربیت هر جامعه ای محسوب می شود وضعیت موجود هر جامعه ای نتیجهیادگیری دیروز افراد در خانه و مدرسه است و وضعیت فردای هر جامعه در نتیجه سرمایه گذاری هایی است که امروز روی داناییافراد در خانه، مدرسه و جامعه انجام می گیرد یک اصل مهم دانایی می گوید: آینده یافتنی نیست، بلکه ساختنی است اگر بهدنبال ساختن آینده جامعه هستی بین خانه و مدرسه پل ارتباطی و دانش افزایی بزن و اجازه بده این پل از جامعه بگذرد خانه ومدرسه در انجام وظایف تربیتی مکمل یکدیگرند خانه مدرسه ی اول فرزند و مدرسه، خانه دوم اوست و اگر این دو نهاد روش هاو برنامه های هماهنگ نداشته باشند، در روند رشد کودک اختلال به وجود می آید دو نهاد خانه و مدرسه نقش اساسی در تکوینشخصیت کودکان و نوجوانان دارند بین روش ها و منش های خانه و مدرسه باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی ازاین دو کانون، کار دیگری را خنثی نکند، بلکه به عنوان دو جریان همدل و مکمل عمل کنند مدرسه باید پیشاهنگ ارتباط با خانهباشد و با روشهای گوناگون اسباب مشارکت فکری اولیا را در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان فراهم کند روش این تحقیق نیمهمیدانی و استفاده از اسناد، مقالات وکتاب های معتبر که در این زمینه نگاشته شده اند می باشد