نویسندگان:
پریسا آذریون1 ، مرادعلی میرزایی2 ، سینا رنجبری قاضی جهانی3 .1دانشگاه بوعلی سینا همدان
2دکترای آموزش زبان فارسی دانشگاه تبریز
3دانشجوی کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان پردیس علامه امینی تبریز
چکیده فارسی: به طور معمول در تمامی جوامع تعدادی از دانش آموزان مستعد آموزش های ویژه هستند یعنی نسبت به همسالان خود کند تر عمل می کنند و این عامل ممکن است سبب مشکلاتی بر سر راه معلم شود کودکان دیر آموز گروه ی از کودکان هستند که بهره هوشی معادل ۷۰ تا ۸۵ دارند و حدود ۱۳/۶ درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند این گروه از کودکان دارای هیچ گونه علامت جسمی یا ظاهری مشخصی نیستند و به جز در امور تحصیلی و فعالیتهای پیچیده ذهنی که ممکن است با شکست مواجه شوند در سایر امور زندگی می توانند مستقل عمل کرده و موفق شوند بسیاری از متخصصان امر آموزشی معتقدند که این گونه دانش آموزان باید در مدارس عادی آموزش را سپری کنند و نباید وارد سیستم آموزشی ویژه شوند و اعتماد به نفس این دانش آموزان نباید خدشه دار شود ولی مشکل اساسی از اینجا شروع می شود که معلم در این گونه کلاس ها با طیفی از دانش آموزان سر وکار دارد که این ها از لحاظ ویژگی شناختی در سطوح متفاوتی قرار دارند واین امر مستلزم صرف انرژی زیاد توسط معلم و نیازمند گذراندن دوره های مختلفی برای شناخت دانش آموزان دیر آموز وچگونگی مداخله موثر بر کیفیت آموزشی آن ها است به گونه ای که بر دانش آموزان سایر کلاس لطمه ای وارد نشود متاسفانه نتایج این گونه به نظر می رسد که سیستم آموزش و پرورش در این مورد به خصوص موفق نشده و با وارد خیل عظیمی از این دانش آموزان در مدارس نه تنها به نیاز های ویژه آن ها توجه نشده بلکه منجر به باز ماندن این گونه دانش آموزان در مقاطع بالاتر می شود به گونه ای که برنامه های تدوین شده برای آموزش و توانبخشی این کودکان باید متناسب با نیازهای همه جانبه آنها باشد ودر این راه باید حداکثر مشارکت دانش آموزان و خانواده های آنها را فراهم کرد