نویسندگان:
علیرضا صادقزاده1 ، اکرم استواری2 ، مهدیه محمدی3 .1تربیت مدرس
2کارشناسی روان شناسی بالینی دانشگاه آزاد واحد قم
3کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران مرکزی
چکیده فارسی: هدف پژوهش حاضر بررسی کتابهای درسی علوم دوره ی ابتدایی از نظر میزان و چگونگی توجه به اصول یادگیری مبتنی بر مغز می باشد پژوهش بر حسب هدف از نوع توصیفی و تحلیلی و از ترجمه متون برگرفته از کتاب ها، مقاله ها و همچنین آثار مرتبط با اصول یادگیری مبتنی بر مغز استفاده شده است جامعه آماری پژوهش کلیه پژوهش های صورت گرفته در زمینه های تحلیل محتوایی کتاب های درسی با رویکرد یادگیری مبتنی بر مغز صورت گرفته است جامعه ی آماری پژوهش، بررسی های صورت گرفته درباره کتابهای دوره ی ابتدایی است برای دستیابی به هدف مذکور، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است یافته ها نشان داد که از بین مولفه های موردبررسی،» هوشیاری آرمیده « بیشترین فراوانی و» غرقه سازی همخوان«، کمترین فراوانی را در کتابهای درسی دوره ی ابتدایی دارند اگر جلوه های بصری و محتوایی کتاب با توجه به اصل هوشیاری آرمیده طراحی گردند که دانش آموز را به تفکر و کنجکاوی وادارد و هم چنین چالش و دشواری در حد متوسط باشد، یادگیری اثر بخش شکل خواهد گرفت و برعکس اگر این مقدمات فراهم نگردد، دانش آموز در همان مراحل اولیه از یادگیری دلسرد خواهد شد و تحمل کتاب بعنوان یک ابزار دشوار یادگیری برایش سخت خواهد بود مرحله دوم مربوط به غرقه سازی همخوان یعنی گام دوم یادگیری است در این مرحله آموزش شکل می گیرد که دو عنصر مهم تجارب شخصی و استفاده از حواس دو عنصر مهم تلقی می شود