نویسندگان:
عبدالزهرا تیماس1 ، زهره انصاری2 ، علی اصغر اصغرنژاد فرید3 ، عباس رمضانی فرانی4 ، جواد صالحی فدردی5 .1دکتری تخصصی مدیریت آموزشی، آموزش و پرورش ناحیه 4، اهواز، ایران
2دکترای تخصصی روان شناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، تهران، ایران
3دانشیار روان شناسی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، تهران، ایران
4استادیار روان شناسی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، تهران، ایران
5استاد روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی
چکیده فارسی: مقدمه و هدف: مبتلایان به اختلال وسواس اجبار، دچار نقص در بازداری رفتاری اند شواهد تجربی فراوان اثربخشی مداخله بلندمدت سنتی شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های این اختلال را نشان دادند هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله کوتاه مدت/فشرده روش شناختی رفتاری بر افزایش مهارت بازداری رفتاری در مبتلایان می باشد روش: این کارآزمایی بالینی پژوهشی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه مداخله و شبه درمان بود نمونه شامل 22 نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجبار گروه آزمایش و 22 نفر از افراد غیر مبتلا گروه کنترل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند گروه آزمایش 8 جلسه مداخله کوتاه مدت روش شناختی رفتاری را دریافت کردند به طور انفرادی گروه کنترل نیز تحت 8 جلسه شبه درمان قرار گرفتند به طور انفرادی ابزارهای مورد استفاده در پژوهش مقیاس ییل براون و تکلیف ایست علامتبودند نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد یافته ها: تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که اثر مداخله درگروه در متغیرهای درنگ محرک ایست، زمان واکنش به محرک ایست، میانگین زمان واکنش به محرکهای دارای علامت و میانگین زمان واکنش به محرکهای بدون علامت معنادار بوده است 05 / P≤0 نتیجه گیری: معناداری این نوع از مداخله شناختی رفتاری در تقویت مهارت بازداری رفتاری در مبتلایان به اختلال وسواس اجبار، نشان می دهد که باهدف صرفه جویی در هزینه های درمان، شاید بتوان از این روش بجای روش های مداخله بلندمدت استفاده کرد