نویسندگان:
یداله مهرعلی زاده1 ، نصرت اله علیزاده2 ، مهدیه خسروی3 ، سعید شیخی4 ، جیران نادعلی نژاد5 .1استاد، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
2پزشک و مشاور بیماریهای رفتاری، آبدانان، ایلام، ایران
3کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی، آموزش و پرورش قزوین، ایران
4کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی، آموزش و پرورش منطقه ۱۵ ، تهران، ایران
5کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه پیام نور تهران جنوب، ایران
چکیده فارسی: اگر بخواهیم کودکان و دانش آموزان را برای چالش های آینده آماده کنیم، باید مهارتهای ویژه ای را به آنها بیاموزیم که براساس آن بتوانند بر زندگی و یادگیری خود مسلط شوند، زیرا برای یادگیری نباید پایانی در نظر گرفت آنها به دانش نیازمندند، اما مهمتر از آن، به قابلیت کسب دانش جدید نیازمندند آنان به دانش نیاز دارند که خود به دست آورده باشند دانشی که خود تولید یا بازتولید کرده باشند شالوده ی مهارتهای فکری کودکان باید از همان سالهای اولیه ی زندگیشان پی ریزی شود، زیرا فراخاندیشی در همان سالهایی آغاز میشود که شخصیت کودک شکل میگیرد فلسفه برای کودکان اقدامی آموزشی است که به بهبود تفکر در کودکان میپردازد بنابراین هدف پژوهش حاضر آموزش تفکر انتقادی به دانش آموزان پایه پنجم از طریق روش p4c فبک، فلسفه برای کودکان به شیوه اجتماع پژوهشی حلقه کند و کاو میباشد روش تحقیق در این پژوهش به شیوه ی کیفی و از نوع تحلیل اسنادی است در این زمینه مطالعات و منابع مرتبط با موضوع گردآوری شده و به ارائه ی یافته های کیفی پژوهش پرداخته شده است نتایج این پژوهش نشان میدهد تفکر انتقادی به عنوان یک فعالیت مثبت، فرایندی امروزی برای رشد در جامعه و سازمان به شمار می آید تفکر انتقادی تنها به یادگیری در آموزش عالی مربوط نمیشود بلکه به همه فعالیتهای زندگی از جمله روابط بین فردی و کار را نیز در بر می گیرد میتوان نتیجه گرفت که برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند و افراد مفیدی در آینده باشند باید کنجکاو، جستجوگر، پرسشگر، حیرت برانگیز، متفکر، خلاق، نقاد، دارای بینش علمی و عملی باشند و این تنها در سایه ی انتقال اطلاعات به ذهن شاگردان حاصل نمیشود بلکه در برنامه های مدارس باید روشهایی گنجانده شود که از طریق آنها دانش آموزان قابلیتهای چگونه آموختن را از طریق نظم فکری و تفکر منطقی، انتقادی و خلاقانه بیاموزند