نویسندگان:
مرتضی کرمی1 ، مجید صادق نژادنایینی2 .2استادیار و عضو هیات علمی گروه حقوق دانشگاه حکیم سبزواری
چکیده فارسی: جوامع بشری در حال حاضر با این باور غیرقابل انکار مواجهند که در چند دهه اخیر آمار بزهکاری و همچنین بزهدیدگی اطفال و نوجوانان رو به افزایش نهاده است اطفال و نوجوانان به اقتضای شرایط سنی و همچنین وضعیت روحی و روانی شان، از یکسو از قصد مجرمانه به معنای واقعی برخوردار نیستند و از سوی دیگر، شرایط مساعدتری را برای اصلاح و درمان دارند، لذا اتخاذ سیاست جنایی افتراقی در قبال بزهکاری و بزهدیدگی آنها امری حیاتی است که یکی از وجوه مهم این سیاست افتراقی، وجود پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در سیستم عدالت کیفری هر کشوری است امروزه سیاست جنایی غالب کشورها در مورد پدیده بزهکاری و بزهدیدگی افراد زیر 18 سال به تعبیر قانونگذار ایرانی، اطفال و نوجوانان دارای نگرانی خاص و فزاینده ای است زیرا کودکانی که در معرض سوء ظن یا اتهام ارتکاب به جرم قرار می گیرند، یا از سوی دیگر، بزهدیده واقع می شوند، ناگزیر به تماس با نظام قضایی قرار دارند ویژگی های جسمی و روحی روانی اطفال و نوجوانان اقتضاء می کند تا در کنار فرایند دادرسی افتراقی و استفاده از دادسراها و دادگاه های ویژه اطفال و نوجوانان، وظایف مربوط به ضابطان در مورد جرایم ارتکابی از سوی این افراد و همچنین تحقیق و بازجویی از آنها در صورتی که بزهدیده یا شاهد جرم باشند، توسط ضابطان آموزش دیده که به ظرافت ها و حساسیت های دوران طفولیت یا نوجوانی توجه داشته باشند، صورت گیرد زیرا از میان مراحل مختلف روند دادرسی، مرحله دستگیری یا بلافاصله بعد از آن، یعنی انجام تحقیقات مقدماتی، بیشترین احتمال مواجه شدن با نقض معیارهای مربوط به حقوق کودکان و نوجوانان که در اسناد بین المللی الزام آور و غیر الزام آور که کشور ایران نیز به برخی از آنها پیوسته است، وجود دارد از این رو، تخصص و آموزش پلیس و تخصیص منابع برای تدارک پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در این مورد بسیار راهگشاست لذا تشکیل ضابطان یا پلیس تخصصی مورد توجه قانونگذار ایران قرار گرفته است در ماده 31 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر شده است: به منظور حسن اجرای وظایف ضابطان در مورد اطفال و نوجوانان، پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تشکیل می شود وظایف و حدود اختیارات آن به موجب لایحه ای است که توسط رییس قوه قضاییه تهیه می شود در حال حاضر، این ضابطان خاص در کشور ما وجود ندارند و در آینده ایجاد خواهند شد زیرا لایحه مربوط به آن هنوز به مرحله تصویب و اجرا نرسیده است البته در تهیه لایحه مزبور باید توجه گردد که پلیس ویژه اطفال و نوجوانان علاوه بر وظایف مربوط به کشف جرم و انجام تحقیقات مقدماتی، باید صلاحیت و اختیاراتی خاص را در مورد پیشگیری از بزهکاری و بزهدیدگی اطفال و نوجوانان دارا باشد علاوه بر مراتب فوق، مساله خاص بودن تحقیق از اطفال سبب گردیده که به موجب ماده 42 قانون مزبور، بازجویی از افراد نابالغ حتی الامکان توسط ضابطان زن آموزش دیده انجام شود از لحاظ تایخی، پلیس ویژه اطفال و نوجوانان به عنوان یکی از نهادهای اختصاصی نظام دادرسی اطفال، در ایران برای اولین بار در لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان مصوب 1383 پیش بینی و پس از آن به صورت ضمنی در قانون برنامه پنجم توسعه مورد تاکید قرار گرفت ولی به دلیل عدم تصویب لایحه و همچنین اجرایی نشدن قانون برنامه توسعه؛ مقنن در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در ماده 31 ایجاد پلیس مخصوص اطفال و نوجوانان را پیش بینی و سازمان پلیس را مکلف به تشکیل آن نمود در تشکیل پلیس ویژه اطفال و نوجوانان باید دقت تام داشت که پیش بینی ساز و کارهای پیشگیرانه در رابطه با پلیس اطفال و نوجوانان محدود به اطفال بزهکار نبوده بلکه باید بر پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان نیز تمرکز داشته باشد برای نیل به این هدف لازم است پلیس ضمن نظارت فعال بر مرتکبان جرایم علیه کودک و نوجوان میزان عمل به تعهدات مرتکب در رابطه به طفل و یا نوجوانان بزه دیده را بررسی نمایند همچنین کشف و شناسایی کودکان بی سرپرست و همچنین کودکان فاقد اوراق هویتی مشخص؛ یکی دیگر از ساز وکارهای پیشگیری از بزه دیدگی اطفال و نوجوانان محسوب می شود همچنین نحوه مواجهه پلیس اطفال با اطفال و نوجوانان بزهکار و همچنین فرایند جلب و بازجویی و همچنین انجام تحقیقات مقدماتی از آنها، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا رفتار پلیس در این مرحله بسیار سرنوشت ساز است و چنانچه منطبق با ضوابط و استانداردهای مربوطه نباشد، می تواند زمینه را برای تکرار جرم و دوام بزهکاری در آنها فراهم آورد از سوی دیگر، رفتار صحیح و مناسب پلیس در این مرحله که قطعا متعاقب آموزش های فنی و تخصصی صورت خواهد پذیرفت، می تواند زمینه اصلاح و بازسازگاری اطفال و نوجوانان را فراهم آورد نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که رفتار پلیس ایران با کودکان و نوجوانان عمدتا از اصول و استاندارد بین المللی تبعیت نکرده و همچنین در رویکردهای قانونی و رویه عملی، پلیس فاقد یک سیاست جنایی افتراقی است و در مواجهه با کودکان و نوجوانان از سیاست جنایی بزرگسالان استفاده می کند؛ بنابراین لازم است پلیس با تدوین سیاست جنایی افتراقی و مبتنی بر مداخله حمایتی و نه قهرآمیز و کیفری، تلاش نماید تا با رعایت اصول و استانداردهای بین المللی و ملی، فرآیند مداخله در دادرسی کودکان و نوجوانان را ارتقاء بخشد از این رو، در مقاله حاضر تلاش داریم تا بایسته های تشکیل پلیس ویژه اطفال و نوجوانان را در سیستم عدالت کیفری ایران تحلیل و بررسی نماییم و در این خصوص از مطالعه تطبیقی و استفاده از تجربیات سایر کشورها هم بهره خواهیم برد روش تحقیق در این مقاله، به صورت توصیفی تحلیلی است که در آن بر اساس داده هایی که به صورت کتابخانه ای و از طریق تهیه فیش و استفاده از کتب و مقالات مرتبط و منابع اینترنتی جمع آوری شده، به تحلیل و بررسی بایسته های تشکیل پلیس اطفال و نوجوانان در ایران پرداخته ایم زیرا همان طور که بیان شد لزوم تشکیل این نهاد، متعاقب تهیه و تصویب لایحه مربوط به آن، در قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده است و از این رو، تعیین ضوابط و استانداردهای تشکیل و سازماندهی این نهاد از اهمیت وافری برخوردار است که سعی شده است به روش تحلیلی و توصیفی به بررسی و تحلیل این امر بپردازیم