نویسندگان:
نجمه حمید1 ، سیدمحمد موسوی مطلق2 ، حسام دیدگاه3 ، مهرداد سعیدی4 .1عضو هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
2کارشناسی ارشد فلسفه اخلاق – دانشگاه قم
3دانشجوی دکتری حقوق تجارت بین الملل دانشگاه آزاد تهران
4دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق خصوصی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری تهران
چکیده فارسی: یکی از مسایل مهم هر جامعه ارایه سبک فرهنگی برای زندگی اجتماعی است در جامعه ما برای رسیدن به این مهم، باید سبکزندگی را برگزید که در آن مولفه های ایرانی و اسلامی وجود داشته باشد از سوی دیگر، به نظر می رسد اخلاق یکی از مولفه هایمهم فرهنگ و شاید بتوان گفت مهم ترین این مولفه هاست بر اساس این پژوهش یکی از ملاک های مهم برای رسیدن به سبکزندگی ایرانی اسلامی دست یازیدن به مهم ترین قاعده در اخلاق یعنی قاعده طلایی است این قاعده با پیشینه طولانی در ادیانابراهیمی و خصوصا در اسلام، در فرهنگ وسنت ایرانی نیز وجود داشته است قاعده طلایی قاعده ایی است که از یک سو می توانبه جنبه اخلاقی آن اشاره نمود و از سوی دیگر می توان به جنبه عقلانی و همگانی آن اشاره کرد و بر همین اساس می تواندشروعی برای تقریب عقاید نیز تلقی گردد در این مقاله ابتدا شواهد دینی بر استفاده از این قاعده را بررسی خواهیم نمود و پس ازآن به تبیین صحیح قاعده طلایی طبق رویکرد هری ج گنسلر می پردازیم شاید بتوان گنسلر را مهم ترین فیلسوف معاصری دانستکه قاعده طلایی را مورد مداقه فلسفی قرار داده است در نهایت این قاعده را به عنوان ملاکی مناسب برای سبک زندگی ایرانیاسلامی مورد اشاره قرار خواهیم داد