نویسندگان:
دین کیت سیمونتون1 ، تیام کیانی2 ، معصومه کیانی3 ، اصغر دالوندی4 ، افسانه بیرانوند5 .1university of California, davis
2کارشناس ارشد روان پرستاری دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران ایران
3کارشناس ارشد فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی خرم آباد ایران
4استادیار گروه پرستاری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران ایران
5دانشجوی دکتری تخصصی علوم اعصاب شناختی پژوهشکدی علوم اعصاب شناختی تهران ایران
چکیده فارسی: هدف: پژوهش حاضر تعیین رابطه رضایت زناشویی با سلامت روان زنان متاهل شاغل در مدارس راهنمایی دخترانه بودمواد و روش ها: در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی معلمانآموزش و پرورش مقطع راهنمایی دخترانه به تعداد 107 نفر بودند روش نمونه گیری به روش آسان و برای جمع آوری اطلاعات ازدو پرسشنامه 28 سوالی سلامت روانی GHQ 28 گلدبرگ و هپلر و پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ استفاده شد برای تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از جمله میانگین و انحراف معیار از آزمون های آمار استنباطی مانندضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس یک راهه و کای دو استفاده شده است یافته ها: اکثر یافته های پژوهش دارای نارضایتی نسبی از زندگی زناشویی خود بودند از طرفی بین دو فاکتور رضایت زناشویی وسلامت روان زنان ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد P<0/05 اما این دو متغیر با سایر متغیر های دموگرافیک ارتباطمعنادارآماری دیده نشد بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، لزوم انجام مشاوره قبل از ازدواج و در طول زندگی زناشویی به منظورپیشگیری و درمان زود هنگام مشکلات احتمالی در سلامت روان زن و مردودرنتیجه کاهش احتمال بروز تعارضات زناشویی و بهبودمهارتهای ارتباطی آنها مطرح می گردد