نویسندگان:
حسن محمدزاده1 ، شیرین رشیدی2 ، ساره احمدی3 .1Urmia University
2دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ فلسفه آموزش و پرورش دانشگاه علامه طباطبائی
3دانشجوی دکتری برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده فارسی: سندتحول بنیادین باهدف تحولی زیربنایی دراموزش و پرورش بدلیل عدم ابتناء سیستم اموزش و پرورش برفلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و برای نیل به اهدافی ازجمله تربیت باورعمیق به اسلام و اندیشه ها و ارزش های والا و درنهایت دستیابی به چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت درافق 1404 طراحی شده است ازانجا که متفکرین اسلام اصول ومبانی اندیشه های عقلی خودرا با مبانی دینی قران و سنت تطبیق داده اند و هدف نهایی سند تحول بنیادین نیز دستیابی به پرورش یافتگانی باشایستگی ها و توانمندی های اعتقادی برمبنای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی است لذا مقایسه و تطبیق دوباره سند تحول بنیادین بامبانی اندیشه های متفکران اسلامی روشنگر مسیر پیشروی سندتحول بنیادین اصلاح خلاء های احتمالی و درنهایت تقویت بنیانهای نظری سند خواهد شد دراین راستا پژوهش حاضر به بررسی تربیت ازمنظر سند تحول بنیادین اموزش و پرورش و مقایسه آن با دیدگاه شهید مطهری می پردازد شهید مطهری تعلیم را یاددادن معنا می کند و اشاره می کند که درتعلیم و تربیت اسلامی به خود تعلیم نیز اهمیت داده شده است که این درحالی است که درسند بنیادنی درراستای رویکرد جامع و متوازن مفهوم تربیت به جای تعلیم و تربیت استفاده شده است و تعلیم ازمقتضیات تربیت برشمرده شده است اگرچه درنگاه اول این تفاوت برجسته به نظر می رسد اما شهید مطهری درکتاب خود با عنوان تعلیم و تربیت دراسلام اعم مطالب را به تربیت اختصاص داده و به تعلیم کمتر پرداخته است شهید مطهری ویژگیهایی نظیر حقیقت جویی و نقد سخن را برای تربیت عقلانی برمی شمارد و استعداد عقلانی را دردرجه اول اهمیت قرارداده است