نویسندگان:
پری مشایخ1 ، حمداله محمدی2 ، مهری میرزایی رافع3 .1Islamic Azad Univer
2دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
3دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
چکیده فارسی: اموزش علوم همواره باانتقال نوعی تلقی ازماهیت علم ماهیت روش علمی و تاریخ علمی همراه است پژوهشها نشان میدهد که هرگونه اموزش علوم همواره نوعی ازفلسفه علم را پیش فرض خود قرارداده و آن را انتقال میدهد دست اندرکاران اموزش علوم خواسته یا ناخواسته انتقالگرنوعی فلسفه علم هستند و بنابراین باید ازماهیت کار خود اطلاع یابند وفلسفه های علم و تلقی آنها ازماهیت روش وتاریخ علم را بشناسند علاوه براین برای ایجاددیدی مناسب درمورد علم به دانش اموزان اموزش فلسفه و تاریخ علم درکنار اموزش علوم ضروری است ویسنته و دیگران 2006 مونک و اسبورن 1996 متیوز 1998 وانگ و اشمیت 2001 کریمی و دیگران 1386 بی توجهی به ماهیت علم و روش علمی و همچنین تاریخ علم منجر به تدوین کتابهایی با اثربخشی پایین میشود که عمدتا برانتقال مطالب تاکید دارند و نسبت به تصور دانش اموزان ازماهیت نظریه های علمی و روش علمی بی تفاوت هستند شناخت فلسفه های علم میتواند دراموزش علوم موثر باشد نویسندگان کتب درسی علوم درایران کمتر به این مسائل توجه دارند و اموزش علوم عمدتا برپایه تلقی های اثبات گرایانه صورت میگیرد یکی ازراه های ایجادتحول دراموزش علوم درایران توجه به شاخه های جدید فلسفه علم است که عمدتا منتقد اثبات گرایی اند پس دراین مقاله ما درپی تحلیل نظرات پسااثبات گرایان درمورد ماهیت روش و تاریخ علم و دلالت های آن برای آموزش علوم هستیم