نویسندگان:
معصومه کیانی1 ، زهره خنجری2 ، سعید محمودی3 ، ملیکا باجگیر4 .1Assistant Professor of Philosophy of Education, Department of Educational Sciences, Faculty of Humanities, Bu-Ali Sina University, Hamadan
2دانشجوی ترم چهار کارشناسی آموزش ابتدائی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، بجنورد،ایران
3فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان بجنورد،بجنورد،ایران
4دانشجوی ترم چهار کارشناسی آموزش ابتدائی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، بجنورد،ایران
چکیده فارسی: این “رویکرد آموزشی” با تمرکز بر “تفکر” شکل می گیرد تفکر به عنوان مهم ترین ویژگی آدمی با امورمتعددی در ارتباط است نخستین ارتباط تفکر با مساله است تفکر تلاش انسان برای پاسخگویی به مسالهاست تفکر بر محور مساله شکل می گیرد در این “شیوه آموزشی” مساله، مورد تاکید فراوان قرار می گیرد انسان موجودی است که برای او در طیف وسیعی مساله طرح می شود این مسائل انواع مختلفی دارد اینرویکرد با شناخت انواع مسائل و تاکید بر آنها ذهن مخاطبین را با شیوه های مختلف تفکر آشنا می کند طرح مساله در ذهن آدمی با مفاهیم بنیادین متعددی مرتبط است این مفاهیم بنیادین کشتزار مسائل اند تا این مفاهیم در ذهن نباشند، مساله ای طرح نمی شود این مفاهیم آگاهانه از ناحیه مربیان مورد تاکیدقرار می گیرد، و سعی می شود همواره در سطوح خودآگاه ذهن مخاطبین قرار گیرد، و فراموش نشود “ ادراکات حسی” و “تخیل” بخش های دیگری است که با “تفکر” در ارتباط است این دو علاوه بر اینکه درفراهم کردن مایه های تفکر نقش دارند، در رسیدن به پاسخ های مناسب برای مسائل هم تاثیری تمام دارند فرضیه ها و نظریه ها که پاسخ های ابتدائی و نهایی به مسائل اند در قلمرو تخیل پا می گیرند در این سیستمآموزشی مخاطبین پیوسته در معرض تجربه های جدید حسی قرار می گیرند، و سعی می شود، تخیل آنانهموار فعال نگه داشته شود، و مورد تقویت قرار گیرد