نویسندگان:
داود طهماسب زاده شیخلار1 ، رحمت اله رضایی2 ، مرتضی کریمی3 .2استادیار گروه حقوق دانشگاه پیام نور ایران
3دانشجویان کارشناسی ارشد،جزا وجرم شناسی، دانشگاه بین المللی جامعه المصطفی، واحد گرکان
چکیده فارسی: مطالعه سیاست گذاری به عنوان حوزه معرفتی در علوم اجتماعی، نقش مهمی در مدیریت و هدایت بخش عمومیدارد تمرکز بر افکار عمومی به عنوان پایه سیاستگذاری جنایی و دخالت ساختار سیاسی، حقوق کیفری را بهمساله مهم اجتماعی با کارکرد تبلیغاتی – سیاسی تبدیل کرده است از این موضوع به عوام گرایی کیفری تعبیرمی شود ظهور آموزه های این رویکرد در نظام عدالت کیفری، مستلزم وجود بسترهای ویژه و جهت دهی به کارکرد این بسترها در مسیر دلخواه است همگرایی بسترهای برون سیستمی، مانند «سزاگرایی عمومی، احساس ترس و ناامنی، بازنمایی رسانه ای جرم و تضعیف دولت رفاه» «با بسترهای متعلق به نظام عدالت کیفری، چون «مدیریت گرایی» ،بی اعتنایی به الگوی اصالح و درمان «واقع گرایی حقوقی» و «بی عتماد به نهاد عدالت کیفری»، باعث ظهور سیاست های عامه پسند در فرایند دادرسی کیفری شده است عوام گرایان با تکیه بر شاخص هایی، مانند پذیرش افکار عمومی به عنوان واحد کلی و منسجم و مهندسی فکر از یک سو، و با اغراق در حالتخطرناک بزهکار از سوی دیگر، از حقوق کیفری استفاده ابزاری نموده و آن را حالل مشکالت جامعه جلوه میدهند رویکرد عوام گرایی کیفری، شکل مبارزه با جرم را تغییر داده و بر الگوی کنترل جرم در دادرسی کیفری تاکید دارد تا از گذر سیاست موسوم به «جنگ با جرم» به کنترل بزهکاری بپردازد