نویسندگان:
ناصر محمدی1 ، حمید مریدیان2 ، سید محمد موسوی3 .2استادیار دانشگاه فرهنگیان سمنان
3دانشجو کارشناسی آموزش الهیات دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید رجایی سمنان
چکیده فارسی: به طور طبیعی میان تصوف و عرفان و شعر و شاعری ارتباط بوده است و در قرن پنجم این ارتباط بیشتر آشکار شده و در اشعار بزرگان با زبان و اصطلاحات خاص بیان شده است چون منشاء هر دو به ذوق و الهام انسان بر می گردد و شعر نوعی بیان جذبات و الهامات درونی بشر است در عین حال نمی شود گفت آن دو یک مقوله اند بلکه آنها دو مقوله متفاوتند، ولی قرابت دارند؛ و به مرور در یکدیگر تاثیر گذار بودهاند و این تاثیر و تاثر غیر قابل انکار است به طوری که گفته می شود شعر و شاعری زبان تصوف و عرفان میباشد و عمده دلیل آن این است که اغلب اشعار و آثار صوفیه مربوط به ارباب تصوف و عرفان است اهمیت شعر تنها به عرفانی بودن آن نیست بلکه به دلیل خاصیت سحرآمیز شعر و موقعیت پیغمبر گونه شاعر است که میتواند همچون سحر ساحر تاثیرگذار باشد دیگر آن که شعر از آثار هنری و مظهر تجلی احساس و عواطف شمرده می شود در هر صورت تصوف و عرفان توانسته تاثیرات زیادی بر شعر و شاعری داشته باشد گویا شعر زبان خاص صوفیان و عارفان است