نویسندگان:
محبوبه ملکی1 ، ابراهیم حیدری2 ، سهیلا شجاع زاده3 .1دانشجوی دکتری گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2دانشجوی کارشناسی رشته آموزش الهیات دانشگاه فرهنگیان
3عضو هیئت علمی دانشگاه پردیس شهید رجایی ارومیه دانشگاه فرهنگیان
چکیده فارسی: در فطرت هر انسانی نهادینه شده است که دوستدار صفاتی مانند کمال و زیبایی باشد هنر با زیبایی آفریدن و زیبا نشان دادن دائما با روح انسان در تعامل است از سوی دیگر فلسفه ی پیدایش ادیان الهی هدایت و ارشاد انسان ها بسمت سعادت و کمال بوده است و در این طریقت از ابزار و روش های متعددی بهره برده است مهمترین راه نفوذ بر انسان، بهره جستن از علایق و صفات فطری ای است که در نهاد او به ودیعه گذاشته شده اند پس پیوند یک دین با هنر و زیبایی می تواند دست روح انسان را گرفته و به راه خود متمایل سازد این مقاله قصد بر آن دارد با روش ن کردن جایگاه هنر در فطرت و انتخاب های انسان، ابتدا نقش هنر را در گسترش و بتلیغ یک دین بیان کند سپس تاثیرات دین را در گسترش و ستایش یک هنر یا محدودسازی و طرد هنر دیگر بررسی نماید