نویسندگان:
زکیه فلاح1 ، آزاده باقرآبادی2 ، ایران صیدزاده3 .1کارمنددانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، ایران
2کارشناسی ارشد،گروه حقوق،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد ایلام،ایلام،ایران
3کارشناسی ارشد،گروه حقوق،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد ایلام،ایلام،ایران
چکیده فارسی: هبه از جمله عقود معین است که در فقه اسلامی به عنوان یکی از روشهای تملیک غیر معاوضی اموال مطرح، و در سیرهقولی و فعلی معصومین به آن اشاره شده است هبه عقدی است که مقتضی تملیک عین به طور مجانی، منجز و مجرد ازقصد قربت باشد در اینکه هبه از نظر فقه و حقوق چه ماهیتی دارد و در چه مواردی قابلیت رجوع را از دست میدهد وشرایط صحت آن چیست، از جمله سوالات مهمی است که میطلبید در این پایاننامه مورد بررسی قرار گیرد در پژوهشحاضر که به روش توصیفی تحلیلی با رویکردی بر دیدگاه امام خمینی و با مقایسه با قانون مدنی انجام پذیرفته، گذشته ازتبیین ماهیت هبه که عقدی جایز و مجانی است و به گونه معاطات هم واقع میشود، و افزون بر بیان موارد جواز و عدمجواز رجوع در آن، به دست آمده است که عینی بودنش شرط نیست و برخلاف نظر امام خمینی هبه منافع نیز صحیح است نیز معلوم شد که تحقق عقد هبه، نیازمند شرایطی چون قصد و رضای طرفین، اهلیت طرفین معامله، به قبض رساندن و منجزبودن شرط است، هر چند بر خلاف دیدگاه فقها از نظر حقوقدانان تعلیق در این عقد مضر نیست افزون بر اینها با بیانشرایط مال موهوب؛ از جمله، موجود و معلوم بودن و نیز قابلیت تملک و تسلیم داشتن، این نتیجه حاصل شد که قانونمدنی در زمینه هبه حقوق که فقها در آن اختلاف نظر دارند و امام خمینی آن را جایز نمیداند، نیازمند بازبینی و رفع ابهاماست نیز با وجود پذیرش هبه دین به مدیون از طرف فقها و حقوقدانان، هبه دین به غیر مدیون محل اشکال است؛ گرچهامام خمینی آن را صحیح دانسته و قانون مدنی هم از آن منع نکرده است