نویسندگان:
پرویز سرندی1 ، سهیلا غفاری دیزیچه2 ، عاطفه السادات حسینی3 .2کارشنارسی ارشد حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، اصفهان، ایران
3دانشجوی کارشنارسی ارشد حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، اصفهان، ایران
چکیده فارسی: توسعه پایدار بر رویکردهای اقتصادی، محیط زیستی، اجتماعی یا ترکیبی از این موارد انجام شده است برخی ازتعاریف اقتصادی توسعه پایدار عمدتا بر ابعاد فیزیکی آن استوار است و بقای ذخایر قابل جایگزینی و غیرقابلجایگزینی همچون آب و خاک و بیومس را در نظر می گیرد برخی تعاریف دیگر نیز بر اداره مطلوب ذخایر به منظور بهرهبرداری بیشینه اقتصادی و توام با حفظ کیفیت و مقدار ذخایر طبیعی تاکید دارند در تعریفی منصفانه تر گفته شده که سیستم های اقتصادی بایستی به نحوی مدیریت شوند که در هنگام بهره مندی از منابع حاضر،اصل این منابع و ثروت ها ثابت باقی بماند توسعه پایدار در روابط بین انسان ها نیز لحاظ شده است یعنی انسانبر توسعه اولویت دارد، نه توسعه بر انسان یک ویژگی اساسی این نوع از توسعه این است که حق مردم راجهت مشارکت در تصمیماتی است که بر کیفیت زندگی آنان اثر می گذارد بهترین و متعارف ترین تعریفی که از توسعه پایدار شده است، همان است که کارگروه محیط زیست و توسعه کمیسیون برانتلند در متن «فردای مشترک ما» ذکر گردیده است: «منظور از توسعه پایدار، توسعه ای می باشد که مایحتاج نسل حاضر را تامین کند، بدون آنکه توان نسل های آتی جهت تامین نیازهایشان را در معرض خطر قرار دهد» این تعریف که به وضوح از عدالت اجتماعی نشات می گیرد دو مفهوم مهم در خود دارد: ۱ نیازها: خصوصا مایحتاج کشورهای فقیر کهبایستی در تقدم و ارجحیت قرار گیرند ؛ ۲ توان محیط زیست برای برآورده سازی نیازهای بشری، به وضعیتفناوری و سازماندهی جوامع وابسته است