نویسندگان:
پروین احتشام زاده1 ، مینا مرادی2 ، سعید علی تاجر3 .2دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری دانشگاه بو علی سینا
3استادیار مهندسی معماری دانشگاه بو علی سینا
چکیده فارسی: هنر و عرفان دارای اصل و ریشه ای واحد هستند؛ عرفان شناختی حقیقت گرایانه و تلاشی عمل گرایانه فراتر از واقع گرایی حسی، عقلی و آرمان گرایی تصوری است و نوعی روش برای وصول به حقیقت است واژه حقیقت آشنا ترین واژه ایست که در عرفان به کار می رود و در راس همه حقایق حقیقت مطلق خداست همچنین در فرهنگ های مشرق زمین هنر نوعی دانش دورنی درباره حقیقت و زیبایی است که سرچشمه های آسمانی دارد و در طول تاریخ هنر را با نوعی عرفان و دریافت درونی آمیخته اند و هنر حقیقی در نزد عرفا نوعی فضیلت انسانی است که حاصل دیدن حسن الهی است از این رو معنای کسب هنر در عرفان چیزی است در حدود کسب مقامات معنوی و درجات کمال هنر و عرفان هر دو از مقوله ی ابهام هستند که از عالم عینی گرفته می شوند و هرگاه ظرف وجود هنرمند و عارف قابلیت پذیرش مفروض خود را داشته باشد به درجات و مراتب آن، قابلیت رسیدن و حقیقت سیال از جهان نامشهودی که در عین مستوریت ظهور و شهود است برای هر دو مکشوف می گردد و هنر معماری هم از این قاعده مستثنی نیست عرفان از مهم ترین جریان های فکری و معنوی اثرگذار بر هنر و معماری ایرانی بوده و هنر در این معنا نوعی کشف و شهود است که در طی آن انسان به فتوح خاصی می رسد و افق های تازه ای از هستی به رویش گشوده می گردد و از این رو میتوان هنر معماری را در این حیطه مورد بررسی قرار داد