نویسندگان:
میترا قلیپور1 ، مسعود تکروی2 ، امیرفرزام دهنوی3 ، علی اکبر جهانگرد4 .2کارشناس ارشد پژوهش هنر، آموزش عالی هنر شیراز، ایران، شیراز
3دانشجوی دکترای تاریخ تطبیقی هنر اسلامی، دانشگاه آزاد بین المللی کیش، ایران، کیش،
4استادیار دانشگاه آموزش عالی هنر شیراز، ایران، شیراز
چکیده فارسی: هنر در دوره های تاریخی و در جغرافیاهای متفاوت از این کره خاکی، تاثیرگذاری خود را در جهت ترویج ادیان مختلف به ملتها نشان داده است هنر همیشه از منظر فلاسفه و اندیشمندان دوران، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و بنا به تعدد ادیان و طرز تفکر اندیشمندان، مبانی نظری متفاوتی را طی کرده است هنر از منظر سنت گرایان، هنری قابل رشد و تعالی بشر قرار میگیرد که بتواند از قالب هنر برای هنر درآمده و در راستای سنت و تعالیم دینی و عرفانی گام بردارد تا بتواند در هر قالب و صوری که باشد، انسان را به سوی احدیت رهسپار سازد سنت گرایان نظریات متفاوتی در مورد هنر ارایه دادند که در اکثر نظریات با یکدیگر متفق النظر بوده اند در این پژوهش آراء رنه گنون و تیتوس بورکهارت را از منظر هنری که به سوی هنر مقدس و هنر دینی گام بر میدارد و از میان ادیان، در دوره اسلامی از تعالیم دین اسلام بهره برده را، مورد تحلیل و بررسی قرار داده، و در نهایت برای رسیدن به یک هنر مقدس در هنر اسلامی، می بایست ریشه ی هنر را در سرزمینهای اسلامی نیز مورد توجه قرار دهیم و در کنار قرار دادن این مضمون با تعالیم اسلامی بتوانیم به سوی یک هنر مقدس گام برداریم این پژوهش، پژوهشی کتابخانه ای بوده که با توجه به کتابها و مقاله هایی که در این مضمون منتشر شده است، از آنها بهره گرفته شده و به توصیف و تحلیل آراء این دو اندیشمند سنتگرای قرن بیستم در حوزه ی هنر می پردازد