نویسندگان:
سید علی قادری1 ، علی بابایی2 .2دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده فارسی: وضعیت فرهنگی شبه قاره ی هند بعد از ظهور و حضور سیاسی و فرهنگی بریتانیا دچار دگرش فرهنگی شد بریتانیا سعی کرد بااستیلا و هژمونی فرهنگی بر شبه قاره، احاطه ی سیاسی خود را بر این سرزمین تقویت کند آنان از این رو به مهاجرت زنان و خانواده های مردان مستقر در شبه قاره به این سرزمین روی آوردند تا بدین طریق با تعمیق و تزریق فرهنگ اجتماعی و زیست عمومی خود در شبه قاره به استحکام اقتدار سیاسی خود بپردازند حضور خانواده ها و زنان غربی در سرزمین هند، موجب تعدیل برخی از سنت های بومی مانند کودک همسری و رسم ساتی شد بعد از ظهور پاکستان در سال ۱۹۴۷م نیز زنان این سرزمین تا دهه های بعد، دردوگانه ی سنت و تجدد سرگردان بودند این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که جایگاه زنان در پاکستان چه تحولاتی را طی نمود؟ مدعای اصلی این پژوهش بر این مطلب اتکا دارد که زنان در جامعه ی پاکستان به دلیل بافت سنتی اش، به شدت در تنگنای قیود سنتی وحفظت اعتبار شبکه ی خویشاوندی قرار داشتند، به طوری که ماحصل آن برای آنان خشونت خانگی، ازدواج اجباری و کودک همسری بود دستاورد این پژوهش نیز علاوه بر تایید مدعای فوق، مبین ایجاد تحرکات و تحولات مدنی و ایجاد کمیسیون های حقوقی مانند کمیسیون رشید در جامعه ی پاکستان برای تعدیل قیود سنتی می باشد