چکیده فارسی: حملات بیولوژیکی یا حملات بیوتروریستی از جمله مباحثی است که اخیرا در حوزه حقوق بین الملل مطرح شدهاند، درارتباط با این دو واژه سوالات مختلفی ازجمله اینکه آیا این دو وضعیت بیانگر یک نوع عملیات هستند و یا اینکه اصولا بین حملات بیولوژیک و بیوتروریستی تفاوت وجود دارد محور دومی که مطرح میشود این است که آیا چنین حملاتی مشمول ممنوعیت مندرج در منشور ملل متحد میشوند و بند ۴ ماده ۲ این موارد را نیز پوشش میدهد ازجمله محورهای مورد بحث دیگر ظرفیتهای حقوق بین الملل در ایجاد تعهداتی برای دولتها به منظور خودداری از چنین عملیاتی کدام است و نگاه اسلام چه ویژگیهای مشترک یا متفاوتی با نگاه حقوق بین الملل د راین زمینه دارد در این بین سوالی که به طور ویژه قابل تامل است این است که تاثیر این نوع حملات بر حق بر حیات یا حق برخورداری از سلامت چگونه است و این موضوع از منظر ادبیات حقوق بشری مورد توجه قرار بگیرد در ادبیات حقوق بشری اصولا به دلایل مختلفی استفاده از این نوع سلاحها ارتباط مستقیمی با نقض حق بر حیات و همچنین نقض حق بر سلامتی دارد ویژگی این نوع سلاحها گویای این واقعیت است که استفاده از آن میتواند فراتر از یک منطقه جغرافیایی رفته و کل کره خاکی را درگیر کند و انسانهای زیادی را متاثر از این اقدام نماید و هم حیات و هم سلامتی آنهارا مورد تهدید قرار دهد درنتیجه میتوانیم ادعا کنیم این نوع اقدامات نه تنها ممنوع است بلکه جرم بین المللی به حساب می آیند، چون آثار آن از هر حمله نظامی فراتر و گسترده تر است در اسلام این نوع عمل نوعی غدر و خیانت شمرده میشود، همچنین دارای آثار منفی گسترده است، آثاری که هم در ادبیات فقهی تاثیرات حرث و نسل را دارد یعنی هم بر محیط زیست اثر میگذارد و هم علاوه بر نسلهای فعلی سلامت نسلهای آینده را هم به خطر می اندازد، ازاین جهت اسلام این عمل را با ادبیات گوناگونی همچون افسادفی الارض یا عمل محاربه ممنوع و حرام اعلام کرده است و آنرا جرم تلقی میکند