چکیده فارسی: اصول؛ مبانی و قواعدی است که مقررات بر پایه آنها وضع می شود نظیر اصل ترافعی بودن، اصل علنی بودن،اصل کتبی بودن، اصل شفاهی بودن اصول غیرقابل تغییرند و با وصف تغییر قانون، لایتغییر خواهندبودو قانونگذار حق تغییر آنها را ندارد بلکه باید مقررات خود را بر برپایه این اصول وضع نماید مثل اصل برائتدر ماده ۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲/۱۲/۴ کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با اصلاحات و الحاقات بعدی مصوب ۱۳۹۴/۳/۲۴ که قانونگذار نمی تواند بر خلاف آن مقررهای وضع کند یامقامات قضایی نمی توانند تصمیمی مغایر آن اتخاذ نمایند تشریفات؛ مقرراتی که قانونگذار با توجه به زمان،مکان خاص، برای اجرای بهتر عدالت وضع می کند ولی قابل تغییرند مثلا قانونگذار در ماده ۱۳۲ قانون آییندادرسی دادگاهای عمومی و انقلاب در امور کیفری ۱۳۷۸ تعداد قرارهای تامین کیفری را ۵ قرار ذکر کرد ولیدر ماده ۲۱۷ قانون آیین دادرسی کیفری این قرارها را به ۱۰ قرار افزایش داد یا مثل ماده ۴۰۳ قانون آئین دادرسیدادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ مجلس شورای اسلامی که مقرر می دارد: «اگررای مورد درخواست فرجام از نظر احتساب محکومبه یا خسارات یا مشخصات طرفین دعوا و نظیر آن متضمناشتباهی باشد که به اساس رای لطمه وارد نکند، دیوان عالی کشور آن را اصلاح و رای را ابرام می نماید