نویسندگان:
بهزاد رئیسی نافچی1 ، فائزه سادات حسینی2 .1فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق خانواده، دانشگاه شهید بهشتی
2دانشجوکارشناسی ارشد حقوق خانواد، دانشگاه شهید بهشتی
چکیده فارسی: با انعقاد نکاح و برقراری رابطه زوجیت تکالیف زوجین در برابر یکدیگر برقرار می شود، یکی از این تکالیف الزامزوج به پرداخت نفقه زوجه متناسب با شان زوجه است، و این وظیفه ناشی از حکم قانون بود و دلیل آن درمیان فقها از این قرار است که از آنجایی که زوجه اصولا مستقل نبود و در خانه به ایفای وظایف همسری ونقش مادری خود می پردازد باید از حمایت مالی زوج برخوردار باشد؛ در دین مقدس اسلام نفقه زوجه یکی ازمهمترین حقوق برای زنان و تکلیف برای مردان مقرر شده است و آن عبارت است از آن چه زوجه برایمعیشت به آن احتیاج و نیاز داشته باشود طبو مواده «۱۱۰۷» ق م نفقه عبارت است از همه نیازهای معتعارف و متناسب با وضعیت زن حال اگر زوج به این تکلیف خود قیام نکند و یا معسر از پرداخت نفقه زوجه باشد تکلیف زوجه چیست؟ و آیا می توان ناتوانایی مالی زوج حتی قبل از ازدواج را دلیلی بر تدلیس و فریب درازدواج دانست ؟ یا موردی برای تخلف از شرط وصف برشمرد؟ در این مورد نیز هم در فقه اسلامی وهم در نظام حقوقی ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه توسط زوج مورد بحث قرار گرفته و برای حمایت اززوجه راهکارهایی در نظر گرفته شد است یکی از این راهکارها دادن حق فسخ به زوجه است که قائلاناندکی دارد و در این نوشتار این نظر در کنار دیگر اقوال موجود و نظر پذیرفته شده و مشهور در فقه و نظامحقوقی مورد بررسی قرارمی گیرد مقاله حاضر به روش توصیفی وکتابخانه ای سعی کرده است به سوالاتموردنظر پاسخ دهد