نویسندگان:
سیدمهرداد نظری آدریانی1 ، عباس بختیاری2 .1دانشگاه علامه طباطبایی تهران
2دانشگاه علامه طباطبایی تهران
چکیده فارسی: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شیوهی تربیتی والدین بر تفکر انتقادی دانشجویان در قالب یک طرحتوصیفی از نوع همبستگی انجام شد جامعه ی آماری دانشجویان رشته ی علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی بود که از میان آنها ۲۹۸ نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند از بین آنها تنها۱۰۲ نفر از دانشجویان پرسشنامه های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب و پرسشنامه سبک تربیتی ادراک شده یبوری را تکمیل نمودند فرضیه های پژوهش در قالب تحلیل آماری و در دو بخش آمار توصیفی و آماراستنباطی بررسی شدند و محاسبات آماری با استفاده از نرم فزار SPSS انجام گرفت آزمون های تحلیلواریانس یک طرفه و کروسکال والیس برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفت نتایج پژوهش نشان داد کهسبک تربیتی والدین بر تفکر انتقادی و مولفه های آن یعنی استدلال قیاسی، استقرایی، ارزشیابی، استنباط وتحلیل نیز در میان دانشجویان علوم اجتماعی تاثیری نداشته است سطح تفکر انتقادی در بین دانشجویانعلوم اجتماعی پایین با میانگین ۱۰ ۰۱۹ ارزیابی شد بالاترین میانگین در خرده مقیاس های تفکر انتقادیمربوط به استدلال استقرایی با میانگین 4 598 بود و در مرحله بعد ارزشیابی با 4 049 و استدلال قیاسی با1 019 قرار داشتند کمترین میانگین نیز به تجزیه و تحلیل با 2 6 تعلق داشت در سبک های فرزند پروریبالاترین میانگین مربوط به سبک مقتدر منطقی با 31 56 بود که سبک فرزندپروری متداول بین دانشجویانعلوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی می باشد بعد از آن سبک آسانگیر با 28 617 و سبک مستبدانه با22 264 قرار داشتند به نظر می آید متغیرهای دیگری نیز در تفکر انتقادی موثر هستند که می بایست درمطالعات آینده مورد بررسی قرار گیرند