نویسندگان:
مریم افشارویگنی1 ، محبوبه ستاری2 .1کارشناسی ارشد تفسیر و علوم قرآن کریم، موسسه آموزش عالی اجتهاد قم، مسوول پژوهش حوزه علمیه کوثر شهرستان فردیس، داور مقالات پایانی سطح دو حوزه های علمیه خواهران استان البرز
2دانش آموخته سطح سه حوزه علمیه، طلبه سطح چهار دکتری تفسیر و علوم قرآنی حوزه کوثر تهران، استاد حوزه علمیه خواهران استان البرز
چکیده فارسی: آینده بشریت و فرجام تاریخ، همواره مورد توجه متفکران و اندیشمندان الهی و غیر الهی بوده و برای آینده بشریت تئوری های مختلفی از ابعاد گوناگون داده اند دین اسلام نیز که دربر دارنده همه نیاز های زندگی جامعه بشری است با نگاهی روشن و کامل آینده و تحولات آن را مورد توجه قرار داده است همچنین دین مسیحیت نیز نگاهی امیدوارانه و منتظرانه به آن دارد از طرفی تفکر سکولار که به معنای جدایی دین از امور دنیوی می باشد و نخستین بار در اندیشه های مسیحی به وجود آمده است باعث شده که روشنفکران داخلی با الگو برداری از فرهنگ غرب این تفکر را به دین اسلام هدایت کنند و اسلام راهمچون مسیحیت آیین فردی و فاقد احکام دنیوی و اجتماعی معرفی کنند متفکرین اسلامی در مقابل متفکرین غربی و برخی روشنفکران داخلی که بر طبل جدایی دین از زندگی و اجتماع بشر می زنند معتقدند که اسلام هیچ گاه تفکر سکولار را بر نمی تابد و معتقدند مشکل این تفکر ریشه در عدم شناخت آنها در جهان بینی درست است در عصر حاضر با اثر گذاری گسترده این اندیشه و رشد فزاینده آن در جوامع بشری به ویژه مسلمانان به عنوان تهدیدی جدی محسوب می شود و در این راستا این ضرورت حاصل می شود که اسلام و متفکرین اسلامی چه راهکارهایی در این زمینه پیشنهاد می کنند و این نتیجه حاصل شد که اسلام و حکومت پدیده ای الهی هستند و بر خلاف مکتب های غیر توحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ای ولو ساده در تربیت انسان و اجتماع فروگذار ننموده است