چکیده فارسی: یکى از مباحث دشوار و توان سوز کلامى بحث خیر و شر است این بحث پیشینه اى بس بلند دارد اندیشمندان بسیارى در طول تاریخ دیندارى به بحث و بررسى مشکل شرور نشسته اند شمارى، شرور عالم را ناسازگار با وجود خدا و صفات حق تعالى مى دانند و عده اى ناسازگارى شرور با وجود خدا و صفات حق تعالى را بر نمى تابند و از شبهات ملحدان پاسخ مى دهند ابن عربی به صراحت درآثارخود بیان می داردکه تمام عالم در نهایت جمال است و به طور مطلق، قبح و زشتی از عالم منتفی است: فالعالم کله فی غایه الجمال ما فیه شیء من القبح دراین نوشتاردر مبحث خیر و شر، دو تحلیل از علامه طباطبایى آورده می شود براساس تحلیل نخست علامه خیر را امرى وجودى و شر را امرى عدمى مى خواند و براساس تحلیل دوم نویسنده المیزان خیر را امرى ذاتا مطلوب و شر را امرى ذاتا نامطلوب معرفى مى کند در مبحث اقسام شر نظریه علامه در تحول معنایى خیر و شر آورده مى شود و پس از آن نظریه علامه در تقسیم خیر و شر به تکوینى و تشریعى گزارش مى شود درپایان دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی در باب مساله خیر وشرمورد مقایسه وبررسی قرار می گیرد