چکیده فارسی: از آنجا که اهتمام به علوم اسلامی مستلزم شناخت آثار و تالیفات موجود در این زمینه می باشد ناچار به بحث و بررسی آثار اهل تخصص و صاحب نظران در رشته های مختلف علوم اسلامی _به ویژه آثار معاصرین که شاید کمتر مورد توجه واقع شده باشند _ هستیم در مقاله ی پیش رو سعی بر آن است که کتاب اصول فقه پروفسور مصطفی ابراهیم زلمی ، با توجه به اصول و قواعد مدونه در علم اصول فقه مورد بررسی قرار داده شود و ماهیت و خصوصیات مربوط به آن بیان شود این کتاب در چارچوب هیچ کدام از مناهج اصولی شناخته شده نبوده و به نوعی منهجی نوین و جدید در علم اصول فقه به شمار می آید کتاب مزبور دارای شیوه ی نگارش خاص ، باب بندی و فصل بندی منحصر به فرد ، تقسیم بندی های بکر ، تعریف متفاوت اصطلاحات رایج در این علم با تعاریف قدما ، ترجیحات و آراء خاص مولف می باشد عدم پایبندی مولف به منهج اصولی خاص ، توجه ویژه ی ایشان به قوت و ضعف ادله و تلاش برای رفع ضعف ها و نقص های موجود در این زمینه موجب شده است تا در موارد متعدد و در مواضع مختلف از کتاب ، با آراء و نظرات شاذ و غریبی روبه رو شویم از مجموعه ی این موارد می توان به قول به : عدم وقوع نسخ در قرآن ، عىم مشروعیت رجم ىر اسلام ، تقسیم ثلاثی برای لفظ از نظر وضوح و خفاء ، اثبات حجیت عرف با ده ها آیه از قرآن ، عدم ارائه ی تعریفی واضح ، جامع و مانع از استحسان تا به امروز ، تفاوت جوهری علت با سبب ، خالی بودن عصر حاضر از مجتهد و اشاره کرد