نویسندگان:
معصومه امری1 ، روح اله آدینه2 .1کارشناس ارشد فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه بین المللی امام خمینی ره قزوین
2استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی ره قزوین
چکیده فارسی: در این مقاله سعی شده به بررسی جبر و اختیار و رابطه آن با نظام احسن از دیدگاه علامه طباطبایی و دیوید هیوم پرداختهشود علامه طباطبایی خداوند را مختار دانسته و تمام جهان هستی را وجهی از وجه احسن الخالقین بودن خدا می داند کههیچ موجودی را مجبور و ناقص نیافریده، زیرا نقص و اجبار نمیتواند وجه خداوند باشد برهان نظم یکی از استوارترین براهینعلامه در اثبات این مدعاست؛ اما ازنظر هیوم، برهان نظم تنها در صورتی ازلحاظ فلسفی معنادار است که ریشه تجربی داشتهباشد و اساساً برهان تجربی باشد هیوم بر برهان نظم اشکالاتی وارد می کند که مهمترین آن، برهان نظم بشری و موجوداتطبیعی است هیوم جبر و اختیار را با یکدیگر سازگار میداند در جهت سازگاری گام برداشته است او سازگاری را به مثابهروشی برای وفق دادن تصور معمولی که انسانها از خود به مثابه عاملی مختار دارند، با دیدگاه علمی مدرن درباره جهان وانسان ها می بیند در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به تبیین نظرات این دو اندیشمند می پردازیم