چکیده فارسی: علامه طباطبايي يکي از نمايندگان مهم الهیات اثباتي در جهان اسلام است ايشان با تکیه بر مباني وجودشناختي الهیاتاثباتي، بر اطلاق صفات به ذات مقدس الهي تأکید مي ورزد و آن را مصداق کامل خروج از دو حد تشبیه و تعطیل و به عبارتياثبات بلاتشبیه مي داند؛ لیکن وی در اين موضع، دو ايستار دارد علامه در ايستار اول، ديدگاه فلاسفه را در توانايي سلبنواقص از مفاهیم و امکان تصور درست و مطابق با واقع از صفات مطرح مي کند؛ اما در ايستار دوم و در بیاني دقیق تر، با اشارهبه نقص ذاتي مفاهیم و نیز ناتواني ذهن انسان در تجريد نقايص از مفاهیم، توصیف ذات لايتناهي الهي را با اين مفاهیممتصو ر و قابل درک دارای اشکال ميداند، هرچند به جهت مباني وجودشناختي خاص خويش، اصل صفات را به حق تعالينسبت مي دهد در اين پژوهش، با ارزيابي مقايسه ای دو ايستار مذکور به گونه تطبیقي و تحلیلي، نحوه و میزان موفقیت آنهادر برون رفت از لغزشگاه های تشبیه و تعطیل و نیز نوآوری علامه طباطبايي در اين زمینه واکاوی شده است