چکیده فارسی: مسئله شر از چالش برانگیزترین مسائل الهیاتی است که همزمان ذهن عوام و خواص را به خود مشغول ساخته است علامهطباطبایی این مسئله را در کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه و اصول فلسفه و روش رئالیسم طرح نموده است پرسش ایننوشتار این است که آیا پاسخ های فلسفی علامه به مسئله شر اقناعکننده هستند به این معنا که روان انسان را آرام نموده وفقط زبان او را ساکت نکنند؟ به نظر می رسد نحوه ورود علامه به مسئله شر، بیشتر یک بحث هستی شناسانه و الهیاتی است؛یعنی هدف علامه بیشتر تبیین جایگاه شرور در نظام عالم و نسبت این شرور با مبدأ عالم است و پاسخ های علامه به کار کسانیمی آید که به صورت نظری مسئله شر را پیگیری می کنند؛ اما اگر کسی در مقام عمل و حوادث زندگی و به صورت وجودی بایکی از مصادیق شر مواجه شود، پاسخ های علامه چندان گِرِه ی از کار او نمی گشایند البته برخی تلاش نمود ه اند که با توجهبه نظریه خاص علامه در باب وجود رابط و مستقل، یک پاسخی بدیع به مسئله شر ارائه نمایند که می تواند به عنوان گامی درجهت پاسخ اقناعی به مسئله شر نگریسته شود برخی نیز مدعی هستند که می توان بر اساس نظریه ادراکات اعتباری علامه،پاسخ به مسئله شر را به گونه ای بازنویسی کرد که در آن، تجربه شر به عنوان یک واقعیت بشری به رسمیت شناخته شود ومیزان اقناع بخشی آن نیز بیشتر از نظریه عدمی دانستن شرور باشد