چکیده فارسی: بسیاری از متفکران و پژوهشگران در حوزه فلسفه اسلامی، وجه تمایز میان حکمت متعالیه ملاصدرا و دیگر مکاتب فلسفهاسلامی را عملکرد ملاصدرا یا دست کم تلاش وی برای جمع میان سه مشرب فلسفی، عرفانی و قرآنی می دانند که ملاصدرا درآثار خود تلاش کرده است به آن نائل آید در کنار موافقانی که روش ملاصدرا با خود همراه ساخته است، مخالفانی نیز به چشممی خورند که نه تنها جمع میان عرفان، برهان و قرآن را نادرست می پندارند بلکه فراتر از آن، اساساً آن را امری ناممکن و اززمره محالات تلقی می کنند علامه طباطبایی که خود از زمره شارحان حکمت متعالیه محسوب می شود، صراحتاً تلاش ملاصدرارا برای جمع میان سه مشرب فلسفی، عرفانی و قرآنی بی نتیجه می داند و معتقد است او نتوانسته است اختلاف میان این سهمشرب را از میان بردارد علاوه بر این، وی معتقد است هرکس تلاش کند این اختلاف را از بین ببرد بیشتر اختلافات را دامنخواهد زد علامه طباطبایی جمع میان عرفان، برهان و قرآن را ناممکن و نشدنی می داند چنانکه هرکس بخواهد دو ضلع اضلاعمثلثی را به هم نزدیک کند، ضلع سوم را از آنها دورتر می سازد