نویسندگان:
حسن رحیمی (روشن)1 ، سعید رحمتی2 .1عضوهیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینای همدان
2دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینای همدان
چکیده فارسی: مساله ضعف و انحطاط مسلمین و جهان اسلام پس از دوران شکوفایی و شکوه اولیه اسلام و دور شدن از آن روزگاری که کشورهایاسلامی و ملتهای مسلمان در اوج قدرت و پیشرفت بودند، همواره در معرض توجه اندیشمندان و متفکران اسلامی قرار داشته است کههر کدام عوامل و علت های مختلفی را ذکر کرده اند و برای آن راهکارهای گوناگونی ارائه داده اند سید جمال الدین اسدآبادی و میرزاینائینی دو تن از بزرگان جهان اسلام هستند که به این مهم توجه کرده و دلائلی را برای آن نام بردهاند در این پژوهش ما به دنبال پاسخ اینسوال هستیم که سید جمال الدین اسدآبادی و میرزای نائینی چه عواملی را باعث ضعف و انحطاط مسلمین می دانند البته عمده عواملی کهاین دو ذکر کرده اند استبداد حکومت های مرکزی، و استعمار دول خارجی و نیز جهل مردمان زمان بوده است در این پژوهش با استفاده از روش مقایسه ای سعی در بررسی و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر اسلامی داریم با توجه به یافته های مادلایل اصلی ضعف و انحطاط جهان اسلام از نظر سید جمال و میرزای نائینی در حکومت های مرکزی، دخالت های بیگانگان و نبود آگاهیدر میان مردمان آن زمان عنوان شده است