نویسندگان:
حیدرعلی دهمرده1 ، علیرضا محمودی2 ، سمیه شاهگلی3 .1دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل
2استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل
3دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه زابل
چکیده فارسی: ادبیات هر دوره علاوه بر رویکردهای زیبایی شناختی و هنری، نقش آشکار و قابل ملاحظه ای در شناسایی جلوه های گوناگون اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد نویسندگان به مطالب عادی زندگی مردم توجه کرده و راه هایی برای بهبود وضع جامعه در نظر گرفت هاند که می تواند برای جامعه زمان خود و حتی آیندگان مفید واقع شود یکی از ژانرهای ادبی که نقش به سزایی در ترسیم چهره اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد، داستان های اجتماعی است محمد حجازی 1279 ه ش یکی از داستان نویسان دوره مشروطه است که جامعه عصر خود را در آثارش انعکاس داده است این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی ابعاد گوناگون مسایل فرهنگی و اجتماعی همچون خانواده، فقر و تنگدستی، ازدواج، اقتصاد و در رمان سرشک اثر محمد حجازی صورت گرفته است نتیجه این مقاله حاکی از آن است که فرهنگ و جامعه در این رمان، از عناصر مهم و تاثیرگذار به شمار می رود محمد حجازی به عنوان یک نویسنده در راستای تعهد و رسالت خود در قبال جامعه و مردم با ایجاد زمینه هایی به نام آثار ادبی سعی دارد میان جامعه و خود ارتباط برقرار کنند در این داستان مسایل فرهنگی و اجتماعی گوناگونی از زوایای مختلف منعکس شده است که مهم ترین آنها مبحث خانواده می باشد