چکیده فارسی: ذات و سرشت آدمی به دنبال خیر و منفعت خویش می گردد وجود این گرایش فطری انسان را به سوی اخلاق مداری ترغیب می کند عرفان اسلامی نیز به عنوان جذابترین دانشی، که کارگشاترین هنجارهای اخلاقی را می تواند در خود قرار دهد مساله ای است که در این مقال به آن می پردازیم برخی بر این باورند که عرفان اسلامی ، از نظامی تحلیلی و ساختاری دینی فاصله دارد اینان تاکید دارند که شاخه های عرفان اسلامی، یعنی عرفان عملی، عرفان نظری، عرفان ادبی و تاویل عرفانی از هم گسسته و پراکنده اند و هیچگونه ترابطی با هم ندارند اخلاق نیز به عنوان یک فعل انسانی اجتماعی مد نظر قرار می گیرد که گاهی از اندیشمندان قرابت و نزدیکی آن را با عرفان اسلامی نادیده گرفته اند نوشتار حاضر اخلاق و عرفان اسلامی را در تقابل هم قرار می دهد