نویسندگان:
فهیمه کوهستانی1 .1دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی عمومی، دانشگاه اردکان ،اردکان ، ایران
چکیده فارسی: هدف این پژوهش مقایسه باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی است خودتنظیمی به عنوان یکی از مهمترین مهارت های عصر حاضر شناخته شده است که عبارت است از تولید و هدایت اندیشه ها، عواطف و رفتارها توسط خود فرد به منظور رسیدن به هدف یکی از مسائل مطرح در بررسی خودتنظیمی، کنکاش در ریشه ها و مبانی آن است چهارچوب اصلی این نظریه براین اساس استوار است که دانش آموزان چگونه از نظر باورهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سازماندهی می کنند یادگیری خودتنظیمی یک فراید فعال و خود رهنمون است که دانش آموزان شاخت، انگیزش، نتایج، رفتار و محیط خود را در جهت پیشبرد اهدافشان کنترل و تنظیم می کنند خود تنظیمی منجر به آموختن بهتر و بروز احساس کفا یت بیشتر در آموزندگان می شود عامل مهمی که خودتنظیمی را تحت تاثیر قرار میدهد باورهای انگیزشی است صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت معتقدند که نوع باورهای انگیزشی، بر میزان یادگیری و استفاده از راهبردهای شناختی دانش آموزان تاثیر عمده ای دارد و از جمله عوامل تعیین کننده در موفقیت محسوب می شود از دید متخصصین انگیزه ، یک مفهوم کلیدی است و برای توضیح سطوح مختلف عملکرد به کار میرود در واقع انگیزه در آموختن موثر است و کنش های دانش آموزان را در راستای برنامه ریزی، سازماندهی، بازبینی، تصمیم گیری، حل مساله و ارزیابی هدایت میکند