چکیده فارسی: بر مبنای آموزه های دینی آیا مفاهیم حجاب و عفاف مترادف هستند و همپوشانی دارند آیا میتوان این دو مفهوم را جزو اموراخلاقی به شمار آورد در این مقاله میزان ارتباط میان حجاب با عفت ورزیدن و اخلاق بر محور آیات بررسی میشود آیاتی کهواژه حجاب در آنها آمده به نحوه پوشش زن و مرد مربوط نمی شود بلکه الفاظی مثل جلباب و خمر با بحث حجاب نسبت دارند که علما درباره محدوده پوشش مورد استنباط از واژه جلباب اختلاف دارند در آیات مشتقات، واژه عفت وجود داردکه ارتباط یقینی بین پوشش و عفت را قرار نمی دهند گرچه انکاری هم برای آن مشاهده نمی شود آیات هرگز افراد بی حجابرا غیر عفیف یا افراد محجب را عفیف نام نمی برد، بلکه مطابق شان نزول آیات، جلباب نشانه عدم تمایل به اعمال خلاف عفتدر روزگار عصر نزول قرآن است بر این مبنا چون لزوم امر اجتماعی حجاب در جامعه خود را نشان میدهد، کیفیت ارتباط آنبا عفت هم تغییر میکند، یعنی مصداق عفیف بودن میان جوامع متفاوت می شود عفت امری ذو مراتب از رفتار و گفتار است وصرفا در حجاب خلاصه نمی شود و در واقع یک فضیلت اخلاقی و بخشی از اخلاق است نتیجه مطلب آن است که حجاب چونبه رفتاری عفیفانه منجر شود و نشانه ای برای حفظ عفت افراد باشد، رفتاری اخلاقی به حساب میآید، اما اگر بنا به شرعیبودن رعایت شود و بدون آن فرد عفت خود را حفظ کند، پس حجاب امری اخلاقی نخواهد بود بلکه، صرفا امری عرفی یاشرعی است و وجهی اخلاقی را پوشش نمیدهد این مقاله به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی نگاشته شد و به اینمنظور به منابع مختلف مراجعه شده است