نویسندگان:
فرشته فیضی1 ، مریم فیضی2 ، رسول مریدیان3 .1کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
2دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی
3دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی
چکیده فارسی: یکی از دوران تاریخی که تاثیر بسزایی در تغییر مضمون و محتوای شعر داشت، دوران مشروطه است در این دوران یکی ازمباحثی که مورد توجه شاعران قرار گرفت، طرح مسیله زنان و توجه به حجاب آنان بود حجاب در این دوره به دو صورت درشعر شاعران مشروطه و پس از آن مطرح گردید دسته ای از شاعران مخالف حجاب و دسته ای دیگر در دفاع از حجاب و درجواب به کسانی که مخالف حجاب بودند ظهور کردند لذا در این پژوهش برای بررسی مقوله حجاب و عفاف در شعر مشروطه،اشعار چهار شاعر این دوره ملک الشعرای بهار، ابوالقاسم لاهوتی، امیری فیروزکوهی و نسیم شمال مورد بررسی قرار گرفت در این جستار با نگرشی توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه تجلی این موضوع در شعر این شاعران پرداخته شد تحلیل نهاییبه دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که شاعرانی همچون بهار و ابوالقاسم لاهوتی به عنوان مخالف حجاب، اشعاربسیاری سروده اند که بیانگر آن است که آنان یکی از شروط تمدن را برای زنان بیرون آمدن از حجاب میدانند و عفت و حیا رامقدم بر حجاب ظاهری به شمار می آورند اما در مقابل شاعرانی چون نسیم شمال و امیری فیروزکوهی معتقد بودند که حجاب وپوشیدگی زن مساوی با نجابت و پاکدامنی آنان است و همچنین ضامن سلامت جامعه خواهد بود علاوه بر این به اعتقاد آن هاداشتن حجاب، هیچ منافاتی با پیشرفت زن ندارد و لذا دختران و زنان را به ضرورت حجاب توصیه می کردند و آن ها را ازعواقب بی حجابی تحذیر می دادند