چکیده فارسی: هنر به عنوان یک جایگاه مهم برای فعالیت انسان، از دیرباز تاکنون، با ظهور و بروز در نقش ها و تعاریف گوناگون، تداوم یافتهاست هنرنگارگری از جمله هنرهای تجسمی ایران است که به لحاظ قدمت و ویژگی های روایی و بیانی دارای اهمیت فراوانیاست زیرا منعکس کننده تفکر، بینش و باورهای مذهبی نسبت به مسایل مختلف از جمله حجاب و عفاف در هر دوره است بنابراین، مسیله حجاب و عفاف نیز از مواردی است که در بررسی هنرنگارگری ایران می تواند به عنوان عاملی فرهنگی در هردوره به آن توجه شود هدف از پژوهش حاضر مطالعه بینش حجاب و عفاف در هنر نگارگری ایران از دوره های ایلخانی تا قاجاراست که در این راستا با توجه به موضوع مورد نظر روش توصیفی تحلیلی انتخاب شده و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعاتکتابخانه ای اسنادی انجام شده است یافته های پژوهش، حاکی از آن است که روند توجه به بینش حجاب و عفاف در نگاره ها باتوجه به نوع پوشش زنان در هر دوره متناسب با تفکر و اندیشه های مذهبی و بینش حاکم بر هر دوره بوده است اگرچه حجابو عفاف طبق مستندات تاریخی در اکثر نگاره های ایرانی در دوره ایلخانیان، تیموری، صفویان براساس عرف جامعه مدنیاسلامی و شرع اسلام بوده و متناسب با تفکر و بینش مذهبی حاکم بر جامعه پررنگ تر به نظر می رسید، اما این روند از اواخر عهدصفویه با توجه به برخورد سنت های نقاشی ایران با غرب در نتیجه آشنایی برخی از هنرمندان با هنر نقاشی غرب رو به زوالگذاشت در دوره قاجار، با توجه به غربزدگی شاهان و درباریان و کمرنگ شدن بینش مذهبی در بین هنرمندان، حجاب وپوشش نیز در نگاره ها کمرنگ می شود