نویسندگان:
امیر فتحی1 ، الهه شعبانی2 .1کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
2دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
چکیده فارسی: نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارایه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قروانی ترکیب آنها پرداخته اند از جمله تزوتان تودوروف ، کلود برمون و گریماس با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، هر ی طرحی، بر پایه ی چگونگی روابط بی کوچ تری واحدها، پیشنهاد می کنند در پژوهش حاضر طرح داستان نوذر از شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از ا زاء تشکیل دهنده ی آن، بر اساس الگوهای این ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریات تودوروف، برمون و گریماس و بررسی میزان انطباق داستانی از شاهنامه با پژوهش های آنان و تحلیل ساختار آن داستان بر پایه آن نظریات است روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و نشان ی دهد که ساختار روایی داستان نوذر با نظریات ساختارگرایان مورد بحث منطبق است