نویسندگان:
علی باقی نصر آبادی1 ، ناصر پناهنده2 .1استادیار و عضو هیات علمی پژوهشگاه امام صادق ع
2مسیول مکاتبات / دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت فرهنگی دانشگاه معارف اسلامی قم
چکیده فارسی: مقوله سبک زندگی ، از جمله اموری گسترده و پیچیده است که از پندار فرد و جامعه نشات گرفته و در عرصه های گفتاروکردار، درهمه حوزه های فردی،خانوادگی، ملی وبین المللی ودرهمه ابعادگوناگونعبادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، حقوقی، علمی و از زندگی انسان و جوامع بشری ورود دارد بنابراین هر انسان و جامعه ای در زندگی روزمره خویش، با این مقوله درگیر است سبک زندگی ارتباط ناگسستنی با فرهنگ و تمدن دارد، به گونه ای که فرهنگ و سبک زندگی در جامعه، زمینه ساز تمدن به شمار می روند بنابراین، ایجاد یا تغییر و یا اصلاح یک تمدن،مبتنی بر ایجاد یا تغییر و یا اصلاح سبک زندگی و فرهنگ یک جامعه است از سویی دیگر خانواده به عنوان اولین واحدتشکیل دهنده جامعه، زیربنایی ترین جایگاه و خاستگاه تحقق سبک زندگی و به ثمر نشستن فرهنگ می باشد، بنابراینخانواده نیز عاملی مهم و اساسی در ایجاد تمدن ها به شمار می رود که نیازمند مدیریتی صحیح و هدفمند می باشد، از جملهمدیریتی بر پایه و اساس فرهنگ مدیریت فرهنگی خانواده یکی از سریع ترین را ه های دستیابی به یک سبک زندگی نوینو سالم همانند سبک زندگی اسلامی می باشد در واقع آنچه ما در این پژوهش به دنبال آن هستیم معرفی مدیریت فرهنگیخانواده به عنوان الگویی مناسب برای دستیابی به سبک زندگی اسلامی می باشد؛ که از طریق روش توصیفی تحلیلیوبررسی اسناد و منابع کتابخانه ای و بهره گیری از روش تحلیل محتوا به این امر پرداخته ایم معرفی و شناسایی مدیرفرهنگی خانواده و وظایفش، تبیین اصول مدیریت فرهنگی در خانواده، بررسی جایگاه و رابطه بین مدیریت فرهنگیخانواده و سبک زندگی اسلامی ازجمله یافته های پژوهش حاضر می باشد درپایان نیز آثار فرهنگی خرد و کلان مدیریتخانواده در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی را برشمرده و این نوع از مدیریت در خانواده به عنوان الگویی مناسببرای تحقق سبک زندگی اسلامی معرفی شده است