چکیده فارسی: امنیت یک نیاز اولیه، اساسی و هدفی متعالی برای زندگی اجتماعی است نظام اجتماعی به میزان برخورداری از امنیت، مشروعیت،مقبولیت و کارآمدی پیدا می کنند؛ بالعکس نظام هایی که گرفتار ناامنی در اعمال اقتدار و تداوم و پایداری بقای سیاسی و اجتماعیخود هستند، دچار چالش ها و بحران اساسی می شوند از این منظر، امنیت اجتماعی جزء اصلی حقوق شهروندی می باشد امری کهدر واقع منشا و زیربنای تمامی امور بوده و با عدم آن هیچ گونه فعالیت فردی و اجتماعی دیگر،چه در عرصه ی فرهنگی و چه درعرصه های دیگر،نظیر صنعت، اقتصاد، هنر، سیاست و انجام پذیرنخواهد بود و امنیت اجتماعی در جوامع امروزی از مهم ترینوظایف و تکالیف حکوم تها به حساب می آید به طور کلی، امنیت اجتماعی در تعامل فرد با جامعه و در دو سطح عینی و ذهنیتجلی م ییابد اسلام و جوامع اسلامی نیز به عنوان یک نظام حقوقی جامع و مترقی که پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی افراددر همه زمانها و مکانها می باشد از این قاعده مستثنی نبوده است و با ملاحظه متون دینی، احکام و مقررات اسلامی ملاحظه میشود که اهمیت امنیت در همه عرصه ها و راه حل های تحقق بخشیدن به امنیت اجتماعی بیش از سایر نظامهای حقوقی در دیناسلام مورد مداقه قرار گرفته است با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی با شیوه اسنادی و بامراجعه به کتب و آثار حقوقی مشابه در کتابخانه ها و مراکز علمی و حقوقی به بررسی امنیت اجتماعی از منظر فقهی و حقوقیپرداخته شده است