نویسندگان:
علی آقا صفری1 .1دانش پژوه دکتری قرآن و علوم گرایش مدیریت ، جامعه المصطفی العالمیه علیه السلام، مجتمع آموزش عالی
چکیده فارسی: هرگونه تغییر و تحول، پویایی، خلاقیت و نوآوری در سازمان بدون توجه به فرهنگ سازمانی، موثر و کار آمد واقع نخواهد شد؛ زیرا فرهنگ اساسی ترین عامل و مولفه ای است که بر تدوین اهداف و راهبردهای رفتار فردی و گروهی و عملکرد سازمانی تاثیر می گذارد بدیهی است اگر مدیران و رهبران درصدد تغییر بهره وری و ارتقای عملکرد سازمانی باشند باید به عوامل سازنده فرهنگ سازمانی و تغییر آنها توجه داشته باشند آنچه که در این مقاله بررسی شده راهکارهای ایجاد، توسعه و تعمیق فرهنگ اسلامی در سازمان ها با تکیه بر سیره حضرت یوسف بوده است روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر آیات قرآن و منابع تفسیر و با بهره گیری از ادبیات مدیریتی صورت گرفته است یافته های تحقیق نشان می دهد که حضرت یوسف با شناسایی مشکلات فرهنگی مردم مصر که عبارت بودند از: عدم ایمان به خدا و روز قیامت، عدم شکرگزاری و ناسپاسی، پیروی از خدایان متعدد، تقلیدهای نابجا، جهل و نادانی و فحشا، در صدد تغییر و تحول فرهنگ موجود بر آمده و با ارائه راهکارهایی از قبیل: شیوه آموزش، شیوه مقایسه ای، شیوه تکرار و تلقین، شیوه تدریجی و گام به گام توانست بینش جدیدی بیافریند و به تبع آن، در فرهنگ و سرنوشت آنان تغییر به وجود آورده و به هدف اصلی خود که نفی شرک و ترویج توحید و یکتاپرستی بود نائل شود