چکیده فارسی: اغلب دولت ها پذیرفته اند که خود را از عرصه اجرائیات جدا نموده و به نظارت و سیاستگذاری بپردازند آموزشعالی هم یکی از همین عرصه ها است که بعد از انقلاب فرهنگی و واگذاری آن به بخش خصوصی، موجبافزایش کارایی و بهره وری و کاهش هزینه و تخصیص بهینه منابع شد که با هدف برقراری رابطه منطقی تراقتصادی بین آموزش و اشتغال بود اما نظام آموزشی نیز مانند اقتصاد ایران، دچار لطماتی شد که از آن جملهتنوع بخشی در نظام آموزشی بود که باعث گوناگونی در نظام مندی و اجزای آن می شود به گفته دبیر کل اتحادیهدانشگاه های غیردولتی کشور: «متاسفانه در حال حاضر دانشگاه ها در احراز صلاحیت های آموزشی و تخصصی،انتخاب و استخدام اعضای هیئت علمی خود اختیار ندارند و هم اکنون در بسیاری از دانشگاه های ایران، اعضایهیئت علمی که تدریس می کنند، حداقل شرایط لازم برای آموزش و پژوهش را ندارند و صرفا در چهارچوبمناسبات به کار گرفته شده اند» در این مقاله سعی شده فرصت ها و تهدیدهای موسسات آموزشی در ابعاد انسانیو مالی بررسی شود و در نهایت استراتژی و راهبرد پیشنهادی برای برونرفت از رکود علمی و ارزش های دانشارائه گردد و عوامل زمینه ساز و ایجاد انگیزه برای هیئت علمی و دانشجو بیان شود این تحقیق با روش توصیفیو مطالعه کتابخانه ای و همچنین بهره گیری از سایت ها انجام شده است