نویسندگان:
اعظم اسدالهی1 .1طلبه سطح چهار، موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه قم، پایه اول، گرایش تفسیر تطبیقی
چکیده فارسی: مزاج به معنای اختلاط و آمیخته شدن است مسأله مزاج از دیرباز مورد توجه فلاسفه و اطباء عصر قرار گرفته است در هر دو گرایش بحث مزاج با رویکرد تاثیرگذاری بر نفس مورد توجه است که یکی تأثیر معنویبر روح و روان و دیگری تأثیر بر جسم را لحاظ کرده است در قرآن کریم این مقوله در دو آیه به صورت مِزَاجُها کَافُوراً و مِزَاجُها زَنجَبِیلاً مشاهده می شود مزاج در طب سنتی به کیفیتی است که از آمیزش و واکنش متقابل مواد حاصل می شود در بدن هر انسان عناصری وجود دارد که پایه هستی او را تشکیل می دهد، آب، خاک، هوا و آتش از این جمله اند آب، سرد و تر؛ خاک، سرد و خشک، هوا، گرم و تر و آتش، گرم و خشک است از ترکیب این عناصر در بدن انسان حالتی بوجود می آید که خاصیت همه آنها را دارد که به آن اخلاط اربعه گویند که عبارتند از صفرا، سودا، خون و بلغم در حالت طبیعی اخلاط اربعه در وجود هر شخص باید به حالت تعادل باشد تا دچار بیماری نشود که در قرآن کریم با عبارت الَّذی خَلَقَکَ فسَوَّاکَ فعَدَلَک بحث تعادل مزاج را در انسان بیان کرده است بر اثر تغییرات آب و هوا و نوع تغذیه یکی از این اخلاط بر دیگران غلبه یافته و مزاج انسان را تشکیل می دهد که مزاج صفراوی، سوداوی، بلغمی و دموی از این جمله اند