نویسندگان:
حسن دوست محمدی1 ، علی اسماعیلی ایولی2 .1مربی و هیات علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه سمنان
2استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه سمنان
چکیده فارسی: در بین فلاسفه الهی بویژه فلاسفۀ مسلمان، ماهیت روح انسان و رابطۀ روح با بدن، از مسائل مهم فلسفه می باشد که همواره بین فلاسفۀ مشاء و اشراق، محل بحث وگفتگو بوده ونظریاتی را مطرح می کردند، مرحوم صدر المتالهین با تاسیس یک مکتب جدید فلسفی به نام حکمت متعالیه، بر پایۀ اصولی مانند اصالت وجود، وحدت وجود، تشکیک وجود و بالاخره حرکت جوهری، نظریۀ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس انسانی را مطرح، و با ادله و براهین فلسفی، آن را اثبات نموده است ما در این مقاله در صدد این هستیم که با استناد به آیات خلقت انسان، بویژه آیاتی که خلقت روح انسان را برآمده و تکامل یافتۀ خلقت جسم میداند به این نتیجه فلسفی برسیم که آیۀ ثم انشاناه خلقا آخر هیچ تفسیر معقولی پیدا نمیکند، مگر اینکه بگوئیم از نگاه قرآن، روح و نفس انسان بر اساس حرکت جوهریه، ابتداء دارای وجودی مادی بوده که پس از طی مراحل کمالی به وجود مجرد تبدیل شده وکمالات وجودی متناسب با نحوۀ وجودش را کسب خواهد کرد واین نگاه تفسیری از آیۀ شریفه، می تواند منطبق با نظر یۀ ملا صدرا مبنی بر جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس باشد و در عین حال می تواند رابطۀ روح وبدن را نیز حل نماید