نویسندگان:
خیراله صادقی1 ، امیر شرفی2 .1دکترای روان شناسی بالینی، عضو هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی– درمانی کرمانشاه
2کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، بهداری نیروی انتظامی، سنندج
چکیده فارسی: زمینه و هدف: روان شناسان کمال با دیدی نو به ماهیت انسان می نگرند هدف آن ها درمان افراد نژند و پریش نیست، بلکه بیداری و رهایی استعدادهای انسان برای تحقق بخشیدن به توانایی های خویشتن و یافتن معنای ژرف تری در زندگی است در این دیدگاه، شخصیت سالم شیوه ای از بودن است که فرد تحت هدایت هوش، عقل و میل به زندگی به گونه ای رفتار و عمل می کند که موجب ارضای نیازها، افزایش رشد، آگاهی و ظرفیت های انسانی و نیز توانایی عشق ورزیدن می شود هدف این مطالعه بازبینی دیدگاه محمد اقبال لاهوری و چارچوب بندی الگوی شخصیت سالم برخاسته از آن است روش: این پژوهش، یک مطالعه ی کتاب خانه ای است که با بازبینی منابع و متون درصدد استخراج و ترسیم الگوی شخصیت سالم، در چارچوب روان شناسی کمال، از دیدگاه این اندیشمند اسلامی– پاکستانی است یافته ها: شخصیت سالم اقبال، انسان خودی است، نه انسان بی خود در تعبیرهای اقبال خودی عبارت است از خودآگاهی، خودیابی و خود شدن و همه ی امکانات خویش را شکوفا ساختن انسان خودی کسی است که از موقعیت اجتماعی، فردی و وجودی خویش آگاه باشد من فردی و اجتماعی خود را حفظ کرده، نیرومند ساخته، امکانات وجودی و اجتماعی خویش را دریافته و درصدد شکوفا ساختن آن ها باشد انسان خودی اقبال دارای ویژگی هایی از این قبیل است: 1 تجربه ی وجودی یا بعد عرفانی، 2 احساس تماس، نزدیکی و هماغوشی، 3 نیازمند خلوت و جلوت ، 4 پرانرژی، نیرومند و قهار، 5 سرشار از عشق و جوشش، 6 مملو از عمل و حرکت، 7 آرزومند و جویای کمال، 8 مجاهد، 9 سرنوشت ساز، 10 بهبودگرا، 11 خوداتکا، بی نیاز و مستغنی نتیجه گیری: هدف اقبال این است که بگوید دین اسلام هم چنان استعداد آن را دارد که شخصیتی سالم، عمیق و نیرومند را پرورش دهد فرهنگش هنوز می تواند فرزند خویش را از دامن فرهنگ و تمدن غرب بازگیرد و در دامن خویش پرورش دهد اگرچه ممکن است این الگو یک ایده آل دسترس ناپذیر را ارایه دهد ولی بهتر است مشوق رفتن به سمت آن باشیم